https://www.radioezam.com/W4he/
عباس ایروانی: آرامشم را مدیون ورزش هستم
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰ | منبع: رادیو عظام
عباس ایروانی: آرامشم را مدیون ورزش هستم
عباس ایروانی، بنیانگذار هلدینگ عظام، در یک صبح پاییزی، در یک کوهنوردی فرحبخش با روی گشاده به سوالات خبرنگار رادیو عظام پاسخ داد و از جایگاه ورزش در زندگیاش گفت. از همین گفت و گو میتوان متوجه شد که ورزش چه جایگاه مهمی در زندگی آقای ایروانی دارد. چالاکی او در بالا رفتن از کوه هم به ما نشان داد که دههها ورزش، چه تاثیری در جسم او داشته است. خود آقای ایراونی اما به ما گفت که ورزش به جز سلامتی جسمش، آرامش روان و آسایش ذهن را هم برایش به همراه داشته است. او همه اینها را برای "فرزندانش" در خانواده عظام هم میخواهد و صراحتا گفت که از هیچ تلاشی برای گسترش ورزشی در زیرمجموعههای عظام مضایفه نخواهد کرد. آقای ایروانی، به خصوص به ورزش کردن زنان در عظام حساسیت دارد و معتقد است که آنها باید بیشتر از مردان به امر ورزش توجه نشان دهند. آرزوی بزرگ او این است که روزی، همه مثل خودش کار در عظام را با ورزش شروع کنند.
عباس ایروانی، بنیانگذار هلدینگ عظام، در یک صبح پاییزی، در یک کوهنوردی فرحبخش با روی گشاده به سوالات خبرنگار رادیو عظام پاسخ داد و از جایگاه ورزش در زندگیاش گفت. از همین گفت و گو میتوان متوجه شد که ورزش چه جایگاه مهمی در زندگی آقای ایروانی دارد. چالاکی او در بالا رفتن از کوه هم به ما نشان داد که دههها ورزش، چه تاثیری در جسم او داشته است. خود آقای ایراونی اما به ما گفت که ورزش به جز سلامتی جسمش، آرامش روان و آسایش ذهن را هم برایش به همراه داشته است. او همه اینها را برای "فرزندانش" در خانواده عظام هم میخواهد و صراحتا گفت که از هیچ تلاشی برای گسترش ورزشی در زیرمجموعههای عظام مضایفه نخواهد کرد. آقای ایروانی، به خصوص به ورزش کردن زنان در عظام حساسیت دارد و معتقد است که آنها باید بیشتر از مردان به امر ورزش توجه نشان دهند. آرزوی بزرگ او این است که روزی، همه مثل خودش کار در عظام را با ورزش شروع کنند.
- سوال: ممنونم که وقتتان را در اختیار رادیو عظام قرار دادید. در خانواده عظام، روتین صحبگاهی شما و ورزش کردن مداوم شما زبانزد است و همه میدانند که قبل از شروع کار، حتما ورزش میکنید. به ما بگویید روتین صبحگانی شما چیست و اصلا چطور به این روتین صحبگاهی رسیدید و انجام مرتب آن، چه تاثیری در فعالیتهای روزمره شما دارد.
پاسخ: بسم الله رحمن رحیم. اول هر چیز به بچههای خانواده عظام سلام میکنم وانشالله که همیشه کامیاب باشند.
هرچیزی که هست در سحرخیری است. پدر مرحوم من همیشه میگفت که همه چیز را صبح تقسیم میکنند، رزق را هم صبح زود تقسیم میکنند. همیشه میگفت این بیمارانی که در بیمارستان از شب تا صبح ناله میکنند، اگر دقت کنید میبینید که بین الطلوعین، از زمان طلوع فجر تا برآمدن آفتاب که حدود یک ساعت و نیم است، دیگر ناله نمیکنند. این ساعت، ساعتی است که خدا خیلی آن را دوست دارد. اگر انسان بتواند در این ساعت هم عبادت کند و هم ورزش کند، خدا این روز را برایش خواهد ساخت.

من در میدان اعدام کوچه شاهنمازخوان متولد شدم. یعنی بغل ما یک قسمت دروازه غار سابق بود و سمت دیگر میدان اعدام بود و خیابان خیام. یادم است که وقتی که کلاس اول یا دوم بودم، توپهای پارچهای درست میکردیم و از خانه تا مدرسه همینطور روپایی میزدم. از همان بچگی علاقه به ورزش داشتم. پدر من اهل ورزش نبود اما خدا لطف کرد و علاقه به ورزش را در وجود من گذاشت و من از این بابت از خداوند ممنونم. به نظر من بخش زیادی از موفقیت افراد شناخته شده و موفق، مدیون دوستان خوبی است که در زندگی داشتهاند. من رفقایی داشتم که اهل فوتبال و ورزش بودند و شاید آنها من را به سمت ورزش هل دادهاند. در مدرسه هم که بودیم در حد همان مدرسه فوتبال بازی میکردیم. در همان دوران، من یک دوچرخه داشتم که چندان تعریفی نبود. آن وقتها من میخواستم دوچرخه بخرم، برای همین سه سال تابستانها کار کردم و حقوقی اندکی از پدرم یا همکاران پدرم گرفتم و بعد از دو سه سال با همان حقوق دوچرخه خریدم. من خیلی به این دوچرخه علاقه داشتم. یک روز سر کوچه قناتآباد شوهرخاله مرحومم من را دید و به پدرم گفت که عباس به خیابان رفته است. پدرم دوچرخه من را شش ماه یا یک سال توقیف کرد و من هر روز پای این دوچرخه میآمدم و آن را تمیز میکردم و برایش گریه میکردم. حالا اینقدر افرادی را میبینیم که نعمات زیادی دارند اما از آنها هیچ استفاده نمیکنند. اگر افراد از این نعمات استفاده نکنند، خداوند آنها را میگیرد. همین حالا اینقدر افراد در بیمارستان هستند که آرزویشان این است یک ساعت بتوانند کوهنوری کنند، ولی وقتی سلامت هستند به این چیزها فکر نمیکنند.

من همیشه به مدیران میگویم که چند چیز را اگر رعایت کنند، عمرشان طولانی می شود و با عزت و سلامت زندگی میکنند. اولین آنها وزش است و بهترین ورزش هم صبح زود است. دوم، غذای سالم است. من غذای بسیار اندکی میخورم و سعی میکنم غذایی که میخورم چربی و روغن زیادی نداشته باشد و در حد نیاز غذا میخورم. غذای زیاد هم هیچ خاصیتی ندارد چون نیاز بدن محدود است.
مساله بعدی آرامش است. انسان باید در بدترین شرایط هم آرامش خود را حفظ کند. این که در قرآن آمده که ان مع العسر یسرا، و دوباره تاکید میکند که فان مع العسر یسرا، بسیار مهم است. برای من در زندگی پیش آمده که بدترین شرایط را داشتهام اما همه چیز را به خدا سپردهام و سرانجام کار برای من خوب بوده است. انسان گاهی در زندگی اشتباه میکند که چوبش را میخورد که باید هم بخورد کما اینکه اگر کار خوبی انجام دهد، موفقیت نصیبت میشود. اما گاهی اشتباه نکردهای و مسیر را درست رفتهای اما اتفاق ناگواری برایت رخ میدهد، این مقدر شماست، نمیتوانید کاری بکنید، باید پیش میآمده، شاید اصلا برای امتحان شما بوده است. در اینجا انسان باید آرامش خود را حفظ کند و خودش را به خدا بسپارد. اینها که در مشقات و سختیها ناله و گله میکنند، باید صبر داشته باشند. من همیشه از خدا میخواهم که اگر میخواهد سختیای که مقدر است بدهد، صبر هم بدهد. چون این صبر بسیار مهم است. ممکن است مشکلی پیش بیاید و کسی تحت فشار گله کند و کفر بگوید. در این حالت، کار تمام است و انسان ضربهای میخورد که فکرش را هم نمیکند. یکی از نعمات الهی خیلیها قدرش را نمیدانند، نعمت شکرگزاری است. بسیاری از آدمها نعمتی در دست دارند و خدا را شکر نمیکنند. شکر فقط زبانی نیست، شکر این است که از نعمتی که خداوند داده استفاده کنیم و به دیگران هم خیر برسانیم و دیگران هم از نعمات استفاده کنند.
ما در هر بخشی که در مسئولیت اجتماعی پیشنهاد دریافت میکنیم میگویم که باید پیگیری کنیم. چند وقت پیش، یکی ازدوستان ما گفت که چند زندانی بدهی مالی دارند و من لیست بدهیها را خواستم. بعضی از آنها به خاطر رقمهایی مثل 4 میلیون و یا 9 میلیون تومان زندانی بودند. من گفتم باید اصولی کار کنیم و آقای زهرهوند را فرستادم با مسئولان ستاد دیه صحبت کرد. آنها افرادی که جرمهای غیرعمد دارند و به خاطر دیه زندانی هستند را مشخص کردهاند. همین چند روز پیش آقای زهره وند حدود بیست نفر را آزاد کرد. این هم یک نوع شکرگزاری هست.
کاری که آقای علی کفاشیان در آکادمی ورزشی عظام انجام میدهد هم همینطور است. بنای ما اول آکادمی فوتبال بود اما حالا آکادمی ورزشی عظام هستیم. هر کسی که پیشنهادی در هر رشتهای بیاورد ما بتوانیم کمک میکنیم.

یکی از دوستان قدیمی من حدود 25 سال پیش به من گفت که میخواهد در شاهرود مدرسه احداث کند و کار فرهنگی کند و از روایتی که مسیر ظهور امام زمان (عج) را تشریح میکرد صحبت کرد. من پرسیدم که توانایی ادامه کار را دارد و یک وقت کار قطع نشود. اما اعلام آمادگی کرد و الان سه دوره فارغ التحصیل لیسانس دارد و در ادامه همان فارغالتحصیلها در این موسسه با نام مبین در بسطام شاهرود همکاری کردند. در حال حاضر موسسه جدیدی را میسازند. برای این کار، از کشورهای مختلفی از جمله آلمان و ژاپن بازدید کردهاند تا الگوی آموزشی آنها را بررسی کنند.
ما در همه زمینهها آمادگی داریم همکاری کنیم. در مساله ورزش، در هر جایی کسی که آمادگی داشته باشد، زمین در اختیار آکادمی قرار بدهد ما مجموعه ورزشی میسازیم و تیم را به نام مهر عظام تشکیل میدهیم، درست مثل همین موسسات فرهنگی آموزشی که میسازیم.
ما در بخش آموزشی هم فکر کنم 15 مدرسه را تحویل دادهایم. هزار کلاس تعهد دادهایم که 240 کلاس را تحویل دادهایم. و قول میدهم اگر مشکلات آموزش و پرورش حل شود و تغییر و تحولات به پایان برسد، کار را سرعت بدهیم. چند ماه به خاطر نبود مصالح کارها خوابید و کند پیش رفت. ما بزرگترین و مدرنترین مجتمع آموزشی کشور را در اهواز با 24 کلاس میسازیم. در آققلا هم که سیل مدارس را ویران کرد، در حال ساخت مجتمع آموزشی هستیم و انشالله اسفند قرار است دو مدرسه در آنجا افتتاح شوند.
کار مهم دیگر ما همکاری با کمیته امداد و بحث کمک به ایتام است. انصافا مسئولین کمیته امداد، علیالخصوص حاج آقا بختیاری، افراد متدین و مخلصی هستند. من فکر میکنم پیشرفت کار مخصوصا در دوران ایشان بسیار بسیار چشمگیر بوده است چون نیت خودشان خیر و خوب است. قرار است از میان فرزندان کمیته امداد هم برخی از نخبهها را در عظام مشغول به کار کنیم و به آنها بورسیه بدهیم.
هرچیزی که هست در سحرخیری است. پدر مرحوم من همیشه میگفت که همه چیز را صبح تقسیم میکنند، رزق را هم صبح زود تقسیم میکنند. همیشه میگفت این بیمارانی که در بیمارستان از شب تا صبح ناله میکنند، اگر دقت کنید میبینید که بین الطلوعین، از زمان طلوع فجر تا برآمدن آفتاب که حدود یک ساعت و نیم است، دیگر ناله نمیکنند. این ساعت، ساعتی است که خدا خیلی آن را دوست دارد. اگر انسان بتواند در این ساعت هم عبادت کند و هم ورزش کند، خدا این روز را برایش خواهد ساخت.

من در میدان اعدام کوچه شاهنمازخوان متولد شدم. یعنی بغل ما یک قسمت دروازه غار سابق بود و سمت دیگر میدان اعدام بود و خیابان خیام. یادم است که وقتی که کلاس اول یا دوم بودم، توپهای پارچهای درست میکردیم و از خانه تا مدرسه همینطور روپایی میزدم. از همان بچگی علاقه به ورزش داشتم. پدر من اهل ورزش نبود اما خدا لطف کرد و علاقه به ورزش را در وجود من گذاشت و من از این بابت از خداوند ممنونم. به نظر من بخش زیادی از موفقیت افراد شناخته شده و موفق، مدیون دوستان خوبی است که در زندگی داشتهاند. من رفقایی داشتم که اهل فوتبال و ورزش بودند و شاید آنها من را به سمت ورزش هل دادهاند. در مدرسه هم که بودیم در حد همان مدرسه فوتبال بازی میکردیم. در همان دوران، من یک دوچرخه داشتم که چندان تعریفی نبود. آن وقتها من میخواستم دوچرخه بخرم، برای همین سه سال تابستانها کار کردم و حقوقی اندکی از پدرم یا همکاران پدرم گرفتم و بعد از دو سه سال با همان حقوق دوچرخه خریدم. من خیلی به این دوچرخه علاقه داشتم. یک روز سر کوچه قناتآباد شوهرخاله مرحومم من را دید و به پدرم گفت که عباس به خیابان رفته است. پدرم دوچرخه من را شش ماه یا یک سال توقیف کرد و من هر روز پای این دوچرخه میآمدم و آن را تمیز میکردم و برایش گریه میکردم. حالا اینقدر افرادی را میبینیم که نعمات زیادی دارند اما از آنها هیچ استفاده نمیکنند. اگر افراد از این نعمات استفاده نکنند، خداوند آنها را میگیرد. همین حالا اینقدر افراد در بیمارستان هستند که آرزویشان این است یک ساعت بتوانند کوهنوری کنند، ولی وقتی سلامت هستند به این چیزها فکر نمیکنند.

من همیشه به مدیران میگویم که چند چیز را اگر رعایت کنند، عمرشان طولانی می شود و با عزت و سلامت زندگی میکنند. اولین آنها وزش است و بهترین ورزش هم صبح زود است. دوم، غذای سالم است. من غذای بسیار اندکی میخورم و سعی میکنم غذایی که میخورم چربی و روغن زیادی نداشته باشد و در حد نیاز غذا میخورم. غذای زیاد هم هیچ خاصیتی ندارد چون نیاز بدن محدود است.
مساله بعدی آرامش است. انسان باید در بدترین شرایط هم آرامش خود را حفظ کند. این که در قرآن آمده که ان مع العسر یسرا، و دوباره تاکید میکند که فان مع العسر یسرا، بسیار مهم است. برای من در زندگی پیش آمده که بدترین شرایط را داشتهام اما همه چیز را به خدا سپردهام و سرانجام کار برای من خوب بوده است. انسان گاهی در زندگی اشتباه میکند که چوبش را میخورد که باید هم بخورد کما اینکه اگر کار خوبی انجام دهد، موفقیت نصیبت میشود. اما گاهی اشتباه نکردهای و مسیر را درست رفتهای اما اتفاق ناگواری برایت رخ میدهد، این مقدر شماست، نمیتوانید کاری بکنید، باید پیش میآمده، شاید اصلا برای امتحان شما بوده است. در اینجا انسان باید آرامش خود را حفظ کند و خودش را به خدا بسپارد. اینها که در مشقات و سختیها ناله و گله میکنند، باید صبر داشته باشند. من همیشه از خدا میخواهم که اگر میخواهد سختیای که مقدر است بدهد، صبر هم بدهد. چون این صبر بسیار مهم است. ممکن است مشکلی پیش بیاید و کسی تحت فشار گله کند و کفر بگوید. در این حالت، کار تمام است و انسان ضربهای میخورد که فکرش را هم نمیکند. یکی از نعمات الهی خیلیها قدرش را نمیدانند، نعمت شکرگزاری است. بسیاری از آدمها نعمتی در دست دارند و خدا را شکر نمیکنند. شکر فقط زبانی نیست، شکر این است که از نعمتی که خداوند داده استفاده کنیم و به دیگران هم خیر برسانیم و دیگران هم از نعمات استفاده کنند.
ما در هر بخشی که در مسئولیت اجتماعی پیشنهاد دریافت میکنیم میگویم که باید پیگیری کنیم. چند وقت پیش، یکی ازدوستان ما گفت که چند زندانی بدهی مالی دارند و من لیست بدهیها را خواستم. بعضی از آنها به خاطر رقمهایی مثل 4 میلیون و یا 9 میلیون تومان زندانی بودند. من گفتم باید اصولی کار کنیم و آقای زهرهوند را فرستادم با مسئولان ستاد دیه صحبت کرد. آنها افرادی که جرمهای غیرعمد دارند و به خاطر دیه زندانی هستند را مشخص کردهاند. همین چند روز پیش آقای زهره وند حدود بیست نفر را آزاد کرد. این هم یک نوع شکرگزاری هست.
کاری که آقای علی کفاشیان در آکادمی ورزشی عظام انجام میدهد هم همینطور است. بنای ما اول آکادمی فوتبال بود اما حالا آکادمی ورزشی عظام هستیم. هر کسی که پیشنهادی در هر رشتهای بیاورد ما بتوانیم کمک میکنیم.

یکی از دوستان قدیمی من حدود 25 سال پیش به من گفت که میخواهد در شاهرود مدرسه احداث کند و کار فرهنگی کند و از روایتی که مسیر ظهور امام زمان (عج) را تشریح میکرد صحبت کرد. من پرسیدم که توانایی ادامه کار را دارد و یک وقت کار قطع نشود. اما اعلام آمادگی کرد و الان سه دوره فارغ التحصیل لیسانس دارد و در ادامه همان فارغالتحصیلها در این موسسه با نام مبین در بسطام شاهرود همکاری کردند. در حال حاضر موسسه جدیدی را میسازند. برای این کار، از کشورهای مختلفی از جمله آلمان و ژاپن بازدید کردهاند تا الگوی آموزشی آنها را بررسی کنند.
ما در همه زمینهها آمادگی داریم همکاری کنیم. در مساله ورزش، در هر جایی کسی که آمادگی داشته باشد، زمین در اختیار آکادمی قرار بدهد ما مجموعه ورزشی میسازیم و تیم را به نام مهر عظام تشکیل میدهیم، درست مثل همین موسسات فرهنگی آموزشی که میسازیم.
ما در بخش آموزشی هم فکر کنم 15 مدرسه را تحویل دادهایم. هزار کلاس تعهد دادهایم که 240 کلاس را تحویل دادهایم. و قول میدهم اگر مشکلات آموزش و پرورش حل شود و تغییر و تحولات به پایان برسد، کار را سرعت بدهیم. چند ماه به خاطر نبود مصالح کارها خوابید و کند پیش رفت. ما بزرگترین و مدرنترین مجتمع آموزشی کشور را در اهواز با 24 کلاس میسازیم. در آققلا هم که سیل مدارس را ویران کرد، در حال ساخت مجتمع آموزشی هستیم و انشالله اسفند قرار است دو مدرسه در آنجا افتتاح شوند.
کار مهم دیگر ما همکاری با کمیته امداد و بحث کمک به ایتام است. انصافا مسئولین کمیته امداد، علیالخصوص حاج آقا بختیاری، افراد متدین و مخلصی هستند. من فکر میکنم پیشرفت کار مخصوصا در دوران ایشان بسیار بسیار چشمگیر بوده است چون نیت خودشان خیر و خوب است. قرار است از میان فرزندان کمیته امداد هم برخی از نخبهها را در عظام مشغول به کار کنیم و به آنها بورسیه بدهیم.
- سوال: اجازه بدهید دوباره به بحث ورزش برگردیم. ورزش در زندگی شخص شما چه تاثیری داشته است؟ شما به سلامت جسم اشاره کردید اما در میان تمامی کارآفرینان بزرگ دنیا، ورزش در ابتدای صبح چیزی فراتر از سلامت جسم است و انگار که توانایی ذهنی آنها را افزایش میدهد.
پاسخ: بله من عرض کردم این آرامشی که من دارم، بیشترش را مدیون ورزش میدانم. من وقتهایی که مشکل داشتم، ابتدا صبح ورزش میکردم و تازه بعد از آن با مدیران جلسه میگذاشتم و با آنها خوش و بش میکردم و روحیه میدادم و بعد سراغ کارها میرفتم. بچههای من هم ورزش میکنند، حسن آقا ماشالله روزی چند ساعت تنیس بازی میکند و همینطور رضا. دخترها هم در حدی که بتوانند.جوانتر که بودند بیشتر ورزش میکرند اما حالا مسئولیت بچهها هم با آنهاست. همین مرضیه خانم ما ماشالله از صبح تا 9 شب مشغول کار است، بین کار هم که یکی دو ساعت وقت داشته باشد ورزش میکند. به هر حال ورزشی خیلی تاثیر دارد در آرامش انسان ها و سلامتی جسم.
- سوال: ورزشهایی که شما انجام میدهید چه هستند؟
پاسخ: من از اوائل سال 57 شروع کردم والیبال بازی کردن. آن اوائل والیبال بلد نبودم و در دبستان با توپ پلاستیکی بازی میکردیم. در دبیرستان وارد تیم والیبال مدرسه شدم و آنجا وضعیت ما خوب بود. بعدا انقلاب پیش آمد و دیگر تیم درست کردیم. من تا حدود ده سال پیش هر روز صبح والیبال بازی میکردم. گاهی پیش میآمد در هفته سه روز ولی بیشتر مواقع هفتهای 5 روز بازی میکردیم تا این که کتف من دچار مشکل شد. من وقتی که بازی میکردم اسپک میزدم، خیلیها باورشان نمیشد که اسپک بزنم اما از همان روز اول اراده کردم که اسپک بزنم و با کمک دوستانم پیشرفت کردم. بعد از والیبال، تنیس بازی کردم. الحمدالله الان اکثرا تنیس بازی میکنم و اگر هم تنیس بازی نکنم کوهنوردی میروم.
- سوال: چطور به این ورزشها علاقه مند شدید. چطور شد که سراغ فوتبال نرفتید؟
پاسخ: من فوتبال هم رفتم اما برخی از رفقا چنان ساق پای من را زدند که یا من باید دعوا میکردم یا دیگر بازی نمیکردم (باخنده) رفقایی که من داشتم بیشتر والیبالیست بودند و خیلی اهل فوتبال نیستم چون مصدومیت زیادی دارد. توصیه من به مدیران و دیگر همکارانم این است که در سنین بالا اصلا سراغ فوتبال نروند چون بسیار خطرناک است و اگر پایشان ضربهای بخورد، دیگر به راحتی بهبود پیدا نمیکند. فوتبال در سن بالا بسیار خطرناک است.


- سوال: من میدانم که شما در کارخانه و زیرمجموعهها ورزش را جدی میگیرد. تیمهای مختلفی در کارخانهها هستند، اخیرا تیم والیبال ساحلی خانواده عظام در مسابقات والیبال ساحلی کشوری نایب قهرمان شده. با این حال ورزش صبحگاهی، آنطور که شما جدی میگیرند، در کارخانهها جدی گرفته نمیشود. حالا یا امکاناتش را ندارند یا روحیه این کار را ندارند. از مدیران هم تعداد اندکی هستند که مثل شما روتین صحبگاهی دارند و قبل از شروع کار ورزش میکنند. شما در بحث روحیه حتما با آنها صحبت کرده اید اما بخشی از مشکل احتمالا امکانات است. شما برنامههایی هم برای توسعه ورزش دارید. به نظر شما چه کار می شود کرد که پرسنل هم قبل از شروع کار در مجموعههایی که هستند ورزش کنند و بهره وری و راندمان کاری بالا برود؟
پاسخ: بعضی چیزها باید اجبار شود. من همیشه به دکتر حکیمی میگویم که در شاخصهایی که برای انگیزش مدیران تعریف میکند، سلامتی و ورزش هم باشد. وقتی که به این شاخصها امتیاز بالا بدهیم، مدیر هم مجبور است در این زمینه فعال باشد. وقتی در آزمایشهای سلامتی چند ماه یک بار، ثمره ورزش کردن دیده شود، مدیران هم آن را جدی میگیرند. مدیران از رده بالا باید شروع کنند و تا پایین همین روند ادامه داشته باشد یعنی کارگر خط تولید هم باید سرپرستی داشته باشد که همین نگاه را داشته باشد. وقتی که سرپرست از خود کارگر تنبلتر باشد، مسلما انگیزه ایجاد نمیشود. مدیران بالادستی باید سعی کنند به زیردستی ها بعضی چیزها را تحمیل کنند. ما هیچ مضایقه نداریم در بحث امکانات. هر امکاناتی که مدیران در بحث ورزش بخواهند در اختیار آنها قرار میدهیم. مثلا در تبریز، کارخانه ما با مجموعههای ورزشی قرارداد بستهاند تا پرسنل و خانوادههایشان از آنها استفاده کنند. در رشت و جاهای دیگر هم همینطور. هدف اصلی ما این است که هر مجموعه ما یک مجموعه ورزشی برای خود بسازد. تقریبا الان اکثر مجموعه های ما دارند. اشتهارد مجموعه ورزشی بیرون ندارد باید خودشان همت کنند، باید کارگران عزیر من به مدیرانشان پیشنهاد بدهند و یا زمین معرفی کنند و ما هم بتوانیم برایشان مجموعهای احداث کنیم تا استفاده کنند. در جاهایی که پرسنل بالای 500 نفر باشند قطعا این کار را میکنیم.
- سوال: برخی مجموعهها هم اولویت دارند برای جذب پرسنل ورزشکار. سابقه ورزشی در استخدام کارگران و پرسنل جدید چقدر مهم است؟
پاسخ: ما سه شاخص مهم داریم در استخدام. بحث شاخصهای فنی و مالی و سلامت به کنار که باید باشد چون تعهد و تخصص در رشته خودشان ضروری است. اما جدیدا گفتهام هر گزینشی که میکنند 10 درصد ظرفیت باید توانیاب باشند. این عزیزان که مشکل جسمی دارند، وقتی که به آنها رسیدگی نشود، روحیه خود را هم از دست میدهند. این مشکل در جامعه ما جدی است و تعداد زیادی توان یاب داریم. خیلی از شرکتها رعایت کردهاند در نیروهایی که الان میخواهیم بگیریم این مساله را لحاظ کردهاند، و بعضی هم قصور کردهاند که آقای حکیمی باید حتما با آنها برخورد کند.
مساله بعدی، همانطور که گفتید بحث جذب ورزشکاران است. بله وقتی که دو نفر برای استخدام آمدهاند و تمام امتیازاتشان برابر است، کسی که ورزشکار است در اولویت قرار دارد.
بحث سوم، بحث استخدام خانمهاست. در یک سال اخیر بانوان زیادی را استخدام کردهایم. فکر میکنم صد نیروی خانم داریم و این خانمها در بعضی بخشها خیلی بهتر از آقایان کار میکنند. من نمیگویم در بحث تولید و کارهای سنگین اما میتوان در بخشهای اداری و ستادی از آنها استفاده کرد و اثر آنها هم بیشتر است. دختر من مرضیه خانم به شدت پیگیر این مساله است و نسبت به آن حساسیت دارد و مدام پیگیری میکند و میخواهد که نسبت زنان و مردان بالا برود. آقای دکتر حکیمی باید همت کند و این نسبت را تعریف کند. در این سه مورد ما اولویت داریم که ورزشکاران یکی از آنهاست.

ما ورزشکاران زیادی هم داریم که به صورت شخصی فعالیت میکنند. برخی از همکاران هستند که کوهنوردی میکنند و قله دماوند را فتح کردهاند. من دیدهام که پرسنل مثلا در تبریز هم به قلههای منطقه رفتهاند. باید در مجموعه مدیریتی ما، این ها را تیم کنند و یکدست کنند و امکانات به آنها داده شود. درست است که جوایزی به آنها داده میشود اما باید این مساله در همان مجموعه رشد داده شود.
مساله بعدی، همانطور که گفتید بحث جذب ورزشکاران است. بله وقتی که دو نفر برای استخدام آمدهاند و تمام امتیازاتشان برابر است، کسی که ورزشکار است در اولویت قرار دارد.
بحث سوم، بحث استخدام خانمهاست. در یک سال اخیر بانوان زیادی را استخدام کردهایم. فکر میکنم صد نیروی خانم داریم و این خانمها در بعضی بخشها خیلی بهتر از آقایان کار میکنند. من نمیگویم در بحث تولید و کارهای سنگین اما میتوان در بخشهای اداری و ستادی از آنها استفاده کرد و اثر آنها هم بیشتر است. دختر من مرضیه خانم به شدت پیگیر این مساله است و نسبت به آن حساسیت دارد و مدام پیگیری میکند و میخواهد که نسبت زنان و مردان بالا برود. آقای دکتر حکیمی باید همت کند و این نسبت را تعریف کند. در این سه مورد ما اولویت داریم که ورزشکاران یکی از آنهاست.

ما ورزشکاران زیادی هم داریم که به صورت شخصی فعالیت میکنند. برخی از همکاران هستند که کوهنوردی میکنند و قله دماوند را فتح کردهاند. من دیدهام که پرسنل مثلا در تبریز هم به قلههای منطقه رفتهاند. باید در مجموعه مدیریتی ما، این ها را تیم کنند و یکدست کنند و امکانات به آنها داده شود. درست است که جوایزی به آنها داده میشود اما باید این مساله در همان مجموعه رشد داده شود.
- سوال: شما در بحث ورزش هنوز نگاهتان ساختاری نشده است و بیشتر همانطور که گفتید شخصی است. آیا قصد ورود به مساله تیم داری دارید؟
بله قصدش را داریم اما باید زمینههایش فراهم شود. ما هم نیتش را داریم و تصمیم گرفتهایم و هم امکانات مالی داریم اما مدیر ما باید انگیزه داشته باشد تا تیم را تشکیل بدهد. من از آقای کفاشیان خواستهام تیم پیستونسازی را بررسی کند چون این تیم قبلا در لیگ برتر هم بوده است. ایشان البته اعتقاد دارد که همین کاری که میکنیم و بچه های 7 تا 14 ساله را تمرین میدهیم بهتر جواب میدهد. اما این کار شش تا هفت سال دیگر جواب میدهد. شما شک نکنید که تا شش یا هفت سال دیگر، قطعا تیم مهر عظام در لیگ برتر خواهد بود و اصلا شک نکنید. چون شیوهای که با این بچهها کار میکنند، روح و جسم آنها با هم ساخته میشود. اینها بچههای مناطق اسلام شهر و اطراف آن هستند. حدود 50 دختر و 350 پسر آموزش میبینند. الان سه تیم بیست نفره جدا کردهاند و با آنها تمرین میکنند. ما میخواهیم این آکادمی را توسعه بدهیم. آقای کفاشیان همین کار را در شیراز هم انجام میدهد و قرار است نفرات مشخص شوند. در جاهای دیگر هم همینطور. در بحث مدرسه مبین هم به مسئول آن گفتم که همین کار را توسعه بدهد و در شهرهای دیگر هم همین کار را انجام دهیم. اما مشکل ما نیروی متخصص است. اگر نیروی متخصص داشته باشیم، امکانات در اختیار آنها قرار میدهیم.
در همین بحث مسکن، بچهها الان یک سال است که به جنب و جوش افتاده اند و زمین میگیرند و تعاونی هایشان شکل گرفته و مصوبه جدید این است که به هر نفر زمین میدهند تا بسازند. من فکر کنم تا سه سال آینده مشکل مسکن کارگران هم حل شود.
در همین بحث مسکن، بچهها الان یک سال است که به جنب و جوش افتاده اند و زمین میگیرند و تعاونی هایشان شکل گرفته و مصوبه جدید این است که به هر نفر زمین میدهند تا بسازند. من فکر کنم تا سه سال آینده مشکل مسکن کارگران هم حل شود.
- سوال: آیا عظام قصد ندارد در رشتههای مختلف ورزشی برای تیمهای دیگر اسپانسری کند؟
پاسخ: نه ما میخواهیم خودمان بسازیم و بچه ها را از سنین پایین بگیریم و با آنها کار کنیم. تیمی که بخواهیم اسپانسرش شویم، شاید با روحیات و اخلاق ما نخواند. بحث فقط مدال آوردن نیست، من دوست دارم شاخصهای دیگری هم داشته باشیم. دلم میخواهد چیزی که خودم تربیت کردهام موفق شود. بچههایی که ما اینطور تربیت میکنیم خودشان میتوانند یک لشگر را تربیت کنند. به همین خاطر بنای کار ما اسپانسرینگ نیست.
- سوال: در این آکادمی فقط هم قرار نیست تیم فوتبال داشته باشید؟
پاسخ: نه الان دو و میدانی هم شروع کردهاند. در رشتههای دیگر هم فعالیت میکنند. منتظریم زمینی که در نظر داریم فراهم شود. قرار است در آنجا یک مجموعه مینی استادیوم آزادی احداث کنیم و تمام رشتهها فعالیت کنند.
- سوال: به عنوان حرف آخر، چه توصیهای برای خانواده عظام دارید؟
پاسخ: به بچههای عزیزم در مجموعههای عظام تاکید میکنم، به مدیران، به فرزندانم و همه تاکید موکد میکنم که ورزش را از دست ندهند چون روح و جسمشان را با هم میسازد. بعضی از آنها از صبح تا شب گرفتار تولید هستند، آنها میتوانند شب که به خانه میروند ورزش کنند. برای ورزش نکردن همیشه بهانه وجود دارد. مگر بچههای پیستون که به دماوند رفتند کار نمیکنند؟ هر کسی که بخواهد ورزش کند راهی برایش پیدا میکند. ورزش کردن همت عالی میخواهد. من مخصوصا به بانوان عزیز در مجموعه عظام توصیه میکنم که هر طور شده ورزش را ادامه دهند چون جسم خانمها زود فرسود میشود. آنها علاوه بر کار، بچهداری هم میکنند و مسئولیت خانه را هم دارند و همه اینها جسم آنها را فرسوده میکند. ما امکانات بیشتری به خانمها میدهیم. من از همینجا به مدیران مجموعههایم میگویم که هر امکانات ورزشی که به آقایان میدهند، دوبرابرش را باید در اختیار خانمها بگذارند. خانمها باید از این امکانات استفاده کنند تا سالم باشند. جسم سالم و روح سالم بسیار در تولید مهم است. اثربخشی آن در تولید بسیار خوب است. هم به نفع شرکت است و هم به نفع خودشان. بعدا اینها میخواهند بگویند که خدا پدر فلانی را بیامرزد که ما را تشویق کرد ورزش کنیم. ما هم همین را میخواهیم. عاقبت بخیری ما این است که صد سال دیگر دویست سال دیگر، بگویند خدا پدرش را بیامرزد.

تکههای کوتاه مصاحبه با عباس ایروانی

تکههای کوتاه مصاحبه با عباس ایروانی
- من همیشه به مدیران میگویم که چند چیز را اگر رعایت کنند، عمرشان طولانی می شود و با عزت و سلامت زندگی میکنند. اولین آنها ورزش است و بهترین ورزش هم صبح زود است. دوم، غذای سالم است. مساله بعدی آرامش است. انسان باید در بدترین شرایط هم آرامش خود را حفظ کند.
- یکی از نعمات الهی خیلیها قدرش را نمیدانند، نعمت شکرگزاری است. بسیاری از آدمها نعمتی در دست دارند و خدا را شکر نمیکنند. شکر فقط زبانی نیست، شکر این است که از نعمتی که خداوند داده استفاده کنیم و به دیگران هم خیر برسانیم و دیگران هم از نعمات استفاده کنند.
- ما در همه زمینهها آمادگی داریم همکاری کنیم. در مساله ورزش، در هر جایی کسی که آمادگی داشته باشد، زمین در اختیار آکادمی قرار بدهد ما مجموعه ورزشی میسازیم و تیم را به نام مهر عظام تشکیل میدهیم، درست مثل همین موسسات فرهنگی آموزشی که میسازیم.
- ما در بخش آموزشی هم فکر کنم 15 مدرسه را تحویل دادهایم. هزار کلاس تعهد دادهایم که 240 کلاس را تحویل دادهایم. ما بزرگترین و مدرنترین مجتمع آموزشی کشور را در اهواز با 24 کلاس میسازیم. در آققلا هم که سیل مدارس را ویران کرد، در حال ساخت مجتمع آموزشی هستیم و انشالله اسفند قرار است دو مدرسه در آنجا افتتاح شوند.
- این آرامشی که من دارم، بیشترش را مدیون ورزش میدانم. من وقتهایی که مشکل داشتم، ابتدا صبح ورزش میکردم و تازه بعد از آن با مدیران جلسه میگذاشتم و با آنها خوش و بش میکردم و روحیه میدادم و بعد سراغ کارها میرفتم
- من تا حدود ده سال پیش هر روز صبح والیبال بازی میکردم. گاهی پیش میآمد در هفته سه روز ولی بیشتر مواقع هفتهای 5 روز بازی میکردیم
- در شاخصهایی که برای انگیزش مدیران تعریف میکنیم، سلامتی و ورزش هم باید باشد. وقتی که به این شاخصها امتیاز بالا بدهیم، مدیر هم مجبور است در این زمینه فعال باشد.
- مدیران بالادستی باید سعی کنند به زیردستی ها بعضی چیزها را تحمیل کنند. ما هیچ مضایقه نداریم در بحث امکانات. هر امکاناتی که مدیران در بحث ورزش بخواهند در اختیار آنها قرار میدهیم.
- ما سه شاخص مهم داریم در استخدام. بحث شاخصهای فنی و مالی و سلامت به کنار که باید باشد چون تعهد و تخصص در رشته خودشان ضروری است. اما جدیدا گفتهام هر گزینشی که میکنند 10 درصد ظرفیت باید توانیاب باشند
- وقتی که دو نفر برای استخدام آمدهاند و تمام امتیازاتشان برابر است، کسی که ورزشکار است در اولویت قرار دارد.
- شما شک نکنید که تا شش یا هفت سال دیگر، قطعا تیم مهر عظام در لیگ برتر خواهد بود و اصلا شک نکنید. چون شیوهای که با این بچهها کار میکنند، روح و جسم آنها با هم ساخته میشود.
- در همین بحث مسکن، بچهها الان یک سال است که به جنب و جوش افتاده اند و زمین میگیرند و تعاونی هایشان شکل گرفته و مصوبه جدید این است که به هر نفر زمین میدهند تا بسازند. من فکر کنم تا سه سال آینده مشکل مسکن کارگران هم حل شود.
- به بچههای عزیزم در مجموعههای عظام تاکید میکنم، به مدیران، به فرزندانم و همه تاکید موکد میکنم که ورزش را از دست ندهند چون روح و جسمشان را با هم میسازد
- من مخصوصا به بانوان عزیز در مجموعه عظام توصیه میکنم که هر طور شده ورزش را ادامه دهند چون جسم خانمها زود فرسود میشود. آنها علاوه بر کار، بچهداری هم میکنند و مسئولیت خانه را هم دارند و همه اینها جسم آنها را فرسوده میکند. ما امکانات بیشتری به خانمها میدهیم.